دسته ها
کندی مرموز عقربه ها
روی دیوار بی کتمان زمان
ذره، ذره جانت را می گیرد
وقتی این دلتنگی موذی کم طاقت
از کوچه های بی رهگذر خاموش می آید و
یک راست در خانه تو را می زند
خودت را به نبودن هم که می زنی
وارد می شود و در همه جای دلت اتراق می کند
جمعه هم که باشد
وا ویلایی می شود که نپرس
پسند کردم (3)
Loading...