دسته ها
عجیب نیست اگر میان این همه آبی نگاهت، تشنه ام!
دیر کنی ، لحظه هایم شهید می شوند
و کسی نا آشنا جنازه ی مرا به یاس های پرپر شده می سپارد
که نه نشانی از خواب تو دارد نه ترانه ای برای وداع!
برایم کمی آب و آیینه بیاور!
تمام قد که روبرویم می ایستی ،
هوس می کنم دو رکعت نیاز به نیت چشمانت بخوانم...
می خواهم مثل تمام پروانه ها ،
در آخرین نماز بلند ِ قامتت ، آه شوم و ببارم ...
پسند کردم (2)
Loading...