با نام خدا خانه خرابم کردند چون برگ خزان پا به رکابم کردند

فاطمیون

❀ لایک و ممنون از این پست زیبا ✿

1

1 9 فروردین, 1398

امیر3

همیشه لایک داشتین هوار هوار

1

1 9 فروردین, 1398

ROYA

با نام خدا خانه خرابم کردند چون برگ خزان پا به رکابم کردند بر چهرهء خورشید نقاب افکندند با تیغ برهنه در حجابم کردند چون مار سپیدو سیه امامه به سر وحشت به دل از نقش طنابم کردند... نمایش بیشتربا نام خدا خانه خرابم کردند چون برگ خزان پا به رکابم کردند بر چهرهء خورشید نقاب افکندند با تیغ برهنه در حجابم کردند چون مار سپیدو سیه امامه به سر وحشت به دل از نقش طنابم کردند دین دین تکیه گه محکم ایمانم بود نیلوفر خانه روی ابم کردند با نام خدا خانه خرابش کردند چون برگ خزان پا به رکابش کردند بر چهرهء خورشید نقاب افکندند با تیغ برهنه در حجابش کردند عزیز عزیزم دین تکیه گه محکم ایمانش بود ای نیلوفر خانه روی ابش کردند ای خدایا عزیزم بر چهرهء خورشید نقاب افکندند با تیغ برهنه در حجابش کردند گلدسته خسته توغم نشسته حوزای کاشی لباش شکسته اذون مغرب صفا نداره نشونه ای از خدا نداره غروب دل تنگ خورشید بی رنگ انگار که ساختن دلارو از سنگ رواق مسجد تو قاب زنجیر اسیر پاره تر خسته و پیر اون رفتهء من کی برمیگرده دلم خدایا دریای درده تو که سرشتی باغم گلمرو من پس میگیرم از تو دلمرو کنار ایوون زنی نشسته با روی بسته دلی شکسته میگه خدایا تو پس کجایی نه توی مسجد نه تو دلایی میگه خدایا تو پس کجایی نه توی مسجد نه تو دلایی گفتی میبینم گفتی میدونم خودت میدونی بی همزبونم اون رفتهء من کی برمیگرده دلم خدایا دریای درده تو که سرشتی باغم گلمرو من پس میگیرم از تو دلمرو تو بهت کوچه خمیازهء درد تو گریهء باغ گلای پرپر گلای پرپر

دیدن کمتر

1 10 فروردین, 1398

ققنوس

1

1 21 فروردین, 1398