17
امیر طاها {ناظر سایت}
5 views
حالا که اسفند ،این ته تغاری سال و عزیز دردانه زمستان در گوش درختان از عاشقانه های بهار میخواندو رویای شکوفه ها را به خواب گنجشک ها می فرستد...
حالا که نم نم بارون دانه های خفته ی زیر خاک را بوسیده تا جان بگیرند و به شوق آبیِ آسمان ، سبز بپوشند...
حالا که عطر نفسهای بهار ناز پرستوها را کشیده تا دوباره در ایوان قدیمی خانه ی مادر بزرگ لانه بسازند...
حالا که بادتن بید را لرزانده و ماهی های قرمز توی حوض را رقصان کرده است ...
حالا که طبیعت برای زمان،حال خوب را بریده و بر قامت زمین بنفشه ها را دوخته ...
حالاااا
همین حالا...
تو هم دست بکار شو
دلخوری ها را ،
غصه ها را؛
کم و کاستی ها را...
اصلا هر چیز اضافه ای که خانه مهربان قلبت را تنگ کرده بیرون بریز و به دست باد بسپار که اسفند چمدان به دست ایستاده و عزم سفر کرده ...
برخیز ...
برخیز و دست به کار شو که زمان تنگ است و عمرکوتاه...
برخیز دستانت را پنجه ب پنجه دردستان محبت گره بزن و هرآنچه باعث دوری و دلخوری است را ازخود و زندگی خود دور بریز که وقت نو شدن است ...
نو شدنی که مهربانی میخواهد...
مهربانی را از طبیعت بیاموز که بی هیچ توقع و منتی آغوش پرمهرش را برای من و توآزین سبز بسته ...!!
Dimension: 500 x 751
سایز فایل: 133.21 Kb
پسند کردم (4)
Loading...
5
ققنوس
1
1
26 اسفند, 1397