آےSムԋ£ℓسـودا
on 9 تیر, 1398
59 views
درد من را ستاره می فهمد
آسمان در غروب من رام است
چشم هایت درون هر غزلم
غرق آرایه های ایهام است
غم خود را به کس نخواهم داد
عاشق شعرهای غمگینم
در سکوت خودم بغیر از غم
چیز دیگر چرا نمی بینم
سایه ای در سکوت سحر آسا
شمه ای از شمیم عطر شبم
می چکم مثل نم نم باران
بوسه می پرورد حریم لبم
هرچه از عشق بگذرد در من
یک تصور اسیر احساس است
باغ سرسبز سروها گاهی
مستحق نفیر احساس است
چشم بر در نشسته ام در خویش
قلب من بی قرار یک دریاست
غم که می آید از در و دیوار
در دل من قیامتی برپاست
آه ای روزهای بی رمقم
بگذرید از زنی که بی تاب است
سالها آرزوی او در شعر
سو سوی چشم های مهتاب است
کاش باران شبی بیاید باز
روی احساس من عبور کند
تو بیایی و واژه ها در من
قطره قطره شبی ظهور کند
#پرستش_مددی
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
نگاه مےڪنم به جاده ے بےگذر..
ڪه ؏ـابرش توباشے اما... رفته اے
#اوج_ستـــایش_یعنےدردپـــرواز
#درآسمانـےڪہ_نشـان_ازقلب_تونباشد.
Dimension: 990 x 990
سایز فایل: 450.61 Kb
پسند کردم (2)
Loading...
محشر (1)
Loading...
4
ققنوس
1
1
18 تیر, 1398