خواستم خیابانی بکشمکه در آنگیسوان زنان سرزمینام با بادمی رقصیدپلیس قانون آورد و نگذاشتخواستم خانه ای بکشمکه در آنجا ارزش زن و اشیاء یکسان نبود شیخ کتاب کهنه اش را آورد و نگذاشتخواستم مدرسه ای بکشمکوچه ایباغیاتاقیکنجی که برای زن قفس نباشدیکی یکی آمدندشرف با اسلحهناموس با خنجرو سنن کهن با چاقوتو ای زن محبوس سرزمین من!در لابلای کدام کتاب؟کدام قانونکدام تبصرهدر پی یافتن آزادی و عدالتی؟به خیابان بیا و آنجا را تصاحب کن!با قدمهایت به لرزه در آورزمینی را که از آن تو نیستو فریاد کنهر آنچه را که لحظه به لحظهدر کنج کنج این سرزمیناز تو سلب میکنندبه خیابان بیا!به خیابان بیا و آنجا را تصاحب کن!
In Album: ROYA's Timeline Photos
Dimension:
480 x 457
سایز فایل:
54.51 Kb
پسند کردم (6)
Loading...
محشر (1)
Loading...
❤ MOZHGAN❤ [مدیر کل شبکه]
لایکککککککککککک
mehdi_sheydai
امیر طاها {ناظر سایت}
هی دریغ از زندگانی ...عمر ما گذشت در شعر خوانی ...عالی بود ولی افسوس که او هرگز نگاهم را ، کلامم را ، تلاشم را و خون بجوش آمده در رگهایم را نمی بیند ؛ نمی فهمد ؛ نمی خواهد که بفهمد...!