شهریور ماه ۱۳۹۸
بغض!
واژهی عجیبیست ..
غم و دردش در تک تک حرفهایش حس میشود ..
وای به آن روزی که آدمی لمس کند بغض را زیر گلویش ..
آدمی وقتی بفهمد بغض دارد یعنی چیزی را از دست داده
یا آن چه را که میخواسته ندارد ..
وقتی بفهمد بغض دارد یعنی درد هم دارد
یعنی یک چیزی سر جایش نیست و عوضش بغض آن جاییست که نباید!
بودن و بیجا بودنش یک طرف
سرکشی و بهانه گیر بودنهایش طرف دیگر است!
میخواهد همه جا نشان دهد خودش را ..
بوی عطری
دیدن عکسی
زنده شدن خاطرهای را بهانه میکند
و میترکد ..
نه با حرف ارام میشود
نه با ناز ..
نه قربان صدقه
فقط باید بباری تا ارام شود!
گاهی هم با سیگاری چیزی ..
بغض یک پارادوکس است؛
پارادوکسی از جنسِ خنده درست همانجایی که لبریز بودهای از اشک ..
لبریز بودهای از فریاد ..
پر بودهای از ناله و غم ..
راستش ..
"بغض چیزِ عجیبیست .."
شاید همان دردیست که شبها باعث میشود چشمهایت خواب را فراموش کنند ..
میدانی ..
"بغض هر چیزیست که آرامشت را مختل کرده ..
بغض همان است ...
Dimension:
425 x 432
سایز فایل:
82.95 Kb