❤️ آغوش تو و عشق من و نغمه‌ی سازم
دریا و گُهر باشد و... غوغایِ نیازم
باید به نفسهای تو آرام بگیرم
با زَخمه‌ی چشمت، دل و جان را بنوازم
وقت است که ای ناب‌ترین سمفونی عشق
از خلوتِ بِکرِ بدنت شعر بسازم
در شهر دلم ولوله افتاده، بیا که...
چشمان غزل‌ریز تو شد محرم رازم
دلتنگ شدم... کاش پیامی بفرستی
پایان بده این دلهره و سوز و گدازم
در من فوران می‌کند احساس تو، بنشین
تا با نفست یک غزل تازه بسازم...❤️❤️❤️
Dimension: 425 x 531
سایز فایل: 25.75 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
1