ميگم دلبرشبيهِ هواىِ بهار نباش كه تكليفش با خودشم مشخص نيست!صبح اَبرهظهر آفتابهعصر بارونهشب مهتابهدلبر شبيهِ بهار نباش كه ميشينه رو مبل دو دقيقه بعد نظرش عوض ميشه لباس عوض ميكنه كفش رفتن به پا ميكنه ده قدم ميره جلو شك ميكنه دوباره برميگرده ميشينه رو مبل.دلبر يا بمون يا بروآدم زياد هوا به هوا شه...صبح سردىِ ابر رفتن بزنه به تنش ظهر گرمىِ آفتابِ موندن هى سردوگرم شه قلبش سرما ميخوره ترك برميداره ديگه نميتونه اعتماد كنه به هيچ دوست داشتنى.دلبر نكنه بى اعتمادم كنى به دوست داشتنتبهار نباش!
In Album: ✔Paradox✔'s Timeline Photos
Dimension:
500 x 500
سایز فایل:
27.92 Kb