mehdi_sheydai
on 2 اسفند, 1398
3 views
گر که چشمانت دمی با من مدارا کرده بود
این کویر سینه را مانند دریا کرده بود
پیش از اینم زندگانی گر چه یکسان می گذشت
با تو اما لحظه هایم را چو رویا کرده بود
گر نباشی ظلمتم،جان را به یغما میبرد
با تو اما هر شبم را مثل فردا کرده بود
تا که مهرت در دلم فرمانروایی می کند
حال و روزم را نمیدانی چه زیبا کرده بود
در میان عاشقان گم گشته ام بی اختیار
با تو بودن نازنین ما را چه تنها کرده بود
مثل شمعی روشنم گاهی چو یک پروانه ای
تا رخت را لحظه ای چشمم تماشا کرده بود
گشته ای تنها دلیل هر طپش در قلب من
زندگی را در خیالم با تو معنا کرده بو
Dimension: 633 x 473
سایز فایل: 1.28 Mb
پسند کردم (2)
Loading...
محشر (1)
Loading...
4
mehdi_sheydai
مرسی دوستان از کامنتاتون
1
1
2 اسفند, 1398
ققنوس
1
1
10 اسفند, 1398