*SOUSSAN*  [مدیر روابط عمومی]
20 views
#در كودكي عاشق بادكنك بودم ، اولين بادكنكي ك داشتم را روز اول محكم بغلش كردم اما تركيد..
فهميدم همون اول نبايد خيلي دوست داشتنم رو نشون بدم ، نبايد محكم بغلش كنم چون طاقتشو نداره و ميتركه
بادكنك بعدي رو بيش از حد بزرگش كردم ظرفيتشو نداشت و تركيد.. فهميدم نبايد چيزي رو ك دوست دارم بيش از حد بزرگش كنم
بادكنك بعدي رو خريدم و اين دفعه حواسم بود ...
نه دوست داشتنم رو نشونش دادم نه بيش از حد بزرگش كردم ولي اون هم براي من نموند ، بردمش پيش دوستام در يه چشم بهم زدن صاحبش شدن
بادكنك بعدي رو خيلي اتفاقي از دست دادم ميون روزاي خوبمون يهو افتاد رو بخاري و تركيد
رفتم سوپر ماركت ي بادكنك ديگه خريدم بهش نگاه كردم و گفتم تو اخرين بادكنكي هستي ك دوست دارم
رفتم خونه و اونو تو كمد گذاشتم
نه بغلش كردم نه زياد بزرگش كردم نه ب كسي نشونش دادم
اينطوري ديگه هيچ خطري تهديدش نميكرد
يك دوست داشتن يواشكي يك دوست داشتن از راه دور بدون روزاي خوب و شاد
هرچند وقت يكبار ميرفتم سراغش تا مطمعن شم هنوزم هست
ي روز رفتم سراغش ديدم خيلي كوچيك و پير شده ...
همونجا فهميدم دوست داشتن رو بايد ياد گرفت
فهميدم ب دست اوردن كسي ك دوست داري تازه اول ماجراست
دوست داشتن نگهداري ميخواد....
Dimension: 800 x 982
سایز فایل: 161.43 Kb
پسند کردم (4)
Loading...
محشر (1)
Loading...
6
ققنوس
10 اسفند, 1398