دیشب درونم شاعری بیچاره جان میداداز خون دیده این غزل را آب و نان میدادبر دوش خوابم وزنه ای از جنس یک کابوسسگهای هار باورم را استخوان میدادهی پتک میزد توی ذهنم منطقی وحشیهی نعره میزد چنگ و دندان را نشان میدادصبحی دگر شد زندگی در خواب و رویاهاای کاش میشد دست کم دستی تکان میدادیک معذرت خواهی به اشعارم بدهکارموقتی که چشمم وعده ها از آسمان میداددیشب دوباره عطر احساسی نجیبانههی میکشیدم سمت گلدانی که جان میداد
Dimension:
750 x 750
سایز فایل:
80.27 Kb