امدادگرهر کس میخواست او را پیدا کند می آمد در انتهای خاک ریزوقتی صدایش میزدند می فهمیدیم که یک نفر دیگه بار و بنه اش را بسته و آماده رفتن است ..هر کس می افتاد صدا میزد : " امداد گر ... امداد گر .. ! "اگر هم خودش نمیتوانست ، اطرافیانش صدا میزدند : "امداد گر .. ! "خمپاره که منفجر شد' او ' که افتاد دیگران نمیفهمیدندچه کسی را صدا بزنندولی خودش می گفت :" یا زهــــرا ... یا زهــــرا ... "
In Album: گلریز's Timeline Photos
Dimension:
400 x 280
سایز فایل:
37.93 Kb