با ما همیشه از میل به بقا گفتهانداما چه میشود که سنجاقک نشسته بر برگی در برکه ناگهان میپرد؟چه میشود که رنگین کمان هنوز نیامده ناگهان دامن میچیند و هفت رنگش را به یک رنگی آسمان میسپارد؟چه میشود که سنگ، درست بعد از چهار پرش بر رود سر فرو آورده، به قعر آب میرود؟چه میشود که صبحگاه از برف شبانه خبری نیست، گویی هرگز نیامده، هرگز ننشسته.دریاها که حالا بیابانهایند کجا رفتهاند؟قاصدکها ساقههاشان را از چه وداع گفتهاند؟شکوفهها چرا تاب سرشاخهها را ندارند؟دل میوهها چرا سنگین است؟تا به حال میپنداشتم هستی از چشمهای ما شرم دارد.نه، هستی از بودن خود شرمزدهست.از استاد محسن طورانی عزیزم
Dimension:
596 x 842
سایز فایل:
56.96 Kb
پسند کردم (5)
Loading...
محشر (1)
Loading...
ققنوس
لاااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁
لااااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁
لااااااااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁لاااااااااااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁
لاااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁
لاااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁
علی[ناظر ارشدسایت]
لایک