*SOUSSAN*  [مدیر روابط عمومی]
7 views
#نمی اندیشیدم روزی پیر شدم
و پیری هم به سراغ من آید
تاب و توانم کم شود
اما هنوز آرزوی دیدنت در من جوانی ها می کند
و لرزش دستانم
سستی پاهایم
هرگز مانع مهرم به تو نبوده اند
همه وجودم پیر شده اند
جز عشقم
که هنوز چون کودکان خردسال گاهی در تنهایی هایش به یادت اشک می ریزد
نگاه مکن سپیدی چشمهایم
چین و چروک های صورتم
زبری و سردی دستهایم
درونم شعله های سرخ آتشست
عشقی که دوام اورده ست
چون اخرین برگ جامانده بر شاخسارم
منتظر پاییزم
اگر تو نیایی
این باد سرد خزانی از راه رسد
وپایانم اعلام کند
ودر خاک ارامش دهنده جای گیرم
بروم به ابدیت
به ارامش
انجا که ندانم این کفش پای چه کسیست
که بر کالبدخشکیده ی زردم خش خش می کند
Dimension: 720 x 887
سایز فایل: 182.5 Kb
پسند کردم (5)
Loading...
محشر (1)
Loading...
6
ققنوس
1
1
26 فروردین, 1400
علی[ناظر ارشدسایت]
لایک
27 فروردین, 1400