❤️چون عروس قصه های غصه ی بارانی ام
لاله ای خوکرده درقصریخِ پنهانی ام
ای دریغاروح من آن سوی دریامانده است
قلبِ بی تابم دراین سوغرقِ رویامانده است
چیست تاوان صبوری آخرش سَرخودگی
تاب عشقش را نیاوردن غم ودل مُردگی
بی حضورش زندگی جان میسپارد درتنم
چون زلیخای خیالش میدَرد پیراهنم
مرحبابرطاقتت دل هی صبوری میکنی
از تمام سایه های شوم، دوری میکنی
این چه تقدیریست جانم راسراپا سوختن
بسترم را شعله ها شب تاسحرافروختن
درهوای بی کسی سرشارم ازاحساس خود
هق هقم پنهان شده در چشم حق نشناس خود
میگذارم اشک وآهم رابه پای انتظار
تابه پایانش رسداین لحظه های انتظار…❤️❤️❤
شاعر : لیلی آزاد
Dimension: 250 x 500
سایز فایل: 77.61 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
1