رها😜
on 4 دی, 1396
8 views
حافظ کنار عكس تو من باز نيت ميكنم
انگار حافظ با من و من با تو صحبت ميكنم
وقت قرار ما گذشت و تو نمي دانم چرا
دارم به اين بد قوليت ديريست عادت ميكنم
چه ارتباط ساده اي بين من و تقدير هست
تقدير و ويران ميكند من هم مرمت مي کنم
در اشتباهي نازنين تو فكر کردي اين چنين
من دارم از چشمان زيبايت شكايت مي کنم
نه مهربان من بدان بي لطف چشم عاشقت
هر جاي دنيا که روم احساس غربت مي کنم
بر روي باغ شانه ات هر وقت اندوهي نشست
در حمل بار غصه ات با شوق شرکت ميكنم
يك شادي کوچك اگر از روي بام دل گذشت
هر چند اندك باشد آن را با تو قسمت ميكنم
واسه تو طاهایی....
Dimension: 564 x 564
سایز فایل: 101.86 Kb
پسند کردم (6)
Loading...
7
امیر طاها {ناظر سایت}
واووووووووووووووو ...بابا شاعره ... ینی کم عاوردم ... نه بخاطر شعرت ... بخاطر همربونیت ...یک رنگی و یکدلیت ... بخاطر صداقت و سادگی قلبت ... بخاطر پاکی و معصومیت چشمت ... بخاطر پاکدامنی و عفافت ... بخاطر بی بهونه بودنت ...بی بهونه دست داشتنت ... رهایی دوست داشتنم کم میاره پیش بزرگی مرامت و شکوه معرف... نمایش بیشتر
4 دی, 1396
رها😜
فدات طاهایی
1
1
4 دی, 1396
امیر طاها {ناظر سایت}
قربون تو دا گوررا گور پشت سرهم دا ...!
4 دی, 1396