mahsa
on 18 دی, 1396
13 views
رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز
میبرم جسمی و دل در گرو اوست هنوز
بگذارید بآغوش غم خویش روم
بهتر از غم بجهان نیست مرا دوست هنوز
گرچه با دوری او زندگیم نیست ولی
یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز
همچو گل یکنفسم جا بسرسینه گرفت
سینه ی غمزده زآن خاطره خوشبوست هنوز
رشته ی مهر و وفا شکر که از دست نرفت
برسر شانه ی من تاری از آن موست هنوز
بعد یک عمر که با او بوفا سر کردم
با که این دردبگویم؟ که جفاجوست هنوز
تادل ناله ی جانسوز بر آرم همه عمر
همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز
با همه زخم که سیمین بدل از اودارد
میکشد نعره که آرام دلم اوست هنوز
Dimension: 906 x 600
سایز فایل: 366.14 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
2
ĦѦღi∂ɛн
لایک
18 دی, 1396