mahsa
on 18 دی, 1396
4 views
همچون نسیم بر تن و جانم وزید و رفت
ما را چو گل دمی به سوی خود کشید و رفت
بر دفتر خیال پریشان من شبی
با کلْک عشق، خطّ تمنا کشید و رفت
در آسمان خاطرم آن اختر امید
دردا که چون شهاب طلایی دوید و رفت
بر گو، خدای را، به دیار که می دمد
آن صبح کاذبی که به شامم دمید و رفت
یاد شکیب سوز تو- ای آشنا- شبی
در موج عطرِ بستر من آرمید و رفت
در آفتاب لطف تو تا دیگری نشست
چون سایه عاشق تو به کنجی خزید و رفت
ترسم چو باز ایی و پرسم ز عشق خویش
گویی چو شور مستیم از سر پرید و رفت
سیمین! اگر چه رفت و تو تنها شدی ولیک
این بس که در دلت شرری آفرید و رفت
سیمین بهبهانی
Dimension: 720 x 856
سایز فایل: 225.68 Kb
پسند کردم (7)
Loading...
8
hossein
الهی...
1
1
18 دی, 1396
ĦѦღi∂ɛн
عخی
1
1
18 دی, 1396
جمال فرهنگ
عالی
1
1
18 دی, 1396
mahsa
سپاس
19 دی, 1396