امیر طاها {ناظر سایت}
1 view
منم آن عاشق دلخسته ی وسواس زده ،
تو گلی، که به سر شاخه ای از یاس زده...
نکنم پیش تو هرگز ، هوس باغ بهشت
که لبت طعنه به شیرینی گیلاس زده ...
تو خودت معجزه هستی و ... بجز خالق عشق
چه کسی دست به این خلقت حساس زده ...
به تو دلبسته ام آری ... چه سوالیست عزیز
که چرا دزد ، به یک معدن الماس زده ...
تو خدا بودی و من ، بنده ی بی طاقت تو
که شدم خسته از ایمان و ، از اخلاص ، زده ...
چه کنم دلبرکم ... قلب تو سنگ است ... دریغ
چه کسی دیده که سنگی ، دم از احساس زده ...
نازنیم تو همان میوه ممنوعه ای هستی
ک برای چیدنش ، دل من لک حساس زده ...!
Dimension: 450 x 225
سایز فایل: 26.41 Kb
پسند کردم (6)
Loading...
7