تاریخ ...قسمت اول .
کی را دیدی که در اردوگاه مرگ عاشق شود؟
تتوکارِ اردوگاه آشویتس و عشق مخفی!
"لِیل سوکولوف" بیش از پنجاه سال رازی را نزد خود نگاه داشت. رازی زاده دوران جنگ اروپا و در مکانی که شاهد غیرانسانیترین وقایع تاریخ بود.
به گزارش فرادید به نقل از بیبیسی، او این راز را تا هشتادسالگی فاش نکرد و در آن زمان هزاران مایل از محل تجربه آنها دور بود.
لیل در اردوگاه آشویتس خالکوبی میکرد.
تتوکارِ اردوگاه آشویتس و عشق مخفی
او در 1916 با نام "لودویگ لیل آیزنبرگ" در خانوادهای یهودی در اسلواکی متولد شد و عمر خود را در حومه شهر ملبورن گذراند. در سالهای آخر عمر تصمیم گرفت داستان زندگیاش را فاش کند.
"هتر موریس" سه سال را صرف ثبت وقایع زندگی لیل قبل از مرگش در سال 2006 کرد. موریس میگوید: "این مرد که در اردوگاه آشویتس خالکوبی میکرد، داستان زندگی خود را مخفی نگاه داشت زیرا بهاشتباه تصور میکرد نباید حرفی از آن بزند."
موریس اکنون کتابی درباره زندگی او نوشته که روی بازوی حاضران اردوگاه که به اتاق گاز فرستاده نمیشدند، شماره سریال خالکوبی میکرد. موریس میگوید: "وحشت سه سال زندگی در اردوگاه کار اجباری، برای لیل یکعمر ترس و پارونیا برجای گذاشت. تکمیل داستان زندگی او سه سال طول کشید. باید کاری میکردم به من اعتماد کند و این کار زمان میبرد. باید راضی میشد قدم در مسیر خویشتنبینی عمیقی بگذارد که برای نوشتن داستان به آن نیاز داشتیم."
لیل میترسید که او را متهم به همکاری با نازیها کنند. تصور میکرد با نگاهداشتن این راز و یا آنچه خود آن را "بار گناه" توصیف میکرد، از خانوادهاش محافظت میکند.
پس از مرگ همسرش "گیتا" بالاخره توانست باری که بر دوشش سنگینی میکرد را زمین بگذارد و داستانش را بازگو کند. داستانی که نهتنها از نجات، بلکه از عشقی عمیق سخن میگوید.
تتوکارِ اردوگاه آشویتس و عشق مخفی
زندانی شماره 32407
در آوریل 1942، لیل در سن بیستوششسالگی به بزرگترین اردوگاه مرگ نازیها (آشویتس) منتقل شد.
زمانی که نازیها به زادگاهش رفتند، لیل خودش را بهعنوان مردی قوی و توانمند به آنها تسلیم کرد تا بقیه اعضای خانوادهاش از هم جدا نشوند. او برخلاف خواهر و برادرهایش مجرد و بیکار بود.
در آن زمان او از وقایع هولناک این اردوگاه در لهستان اشغالی مطلع نبود. در بدو ورود نازیها نام او را به این شماره تغییر دادند: 32407.
قرار بود زندانی شماره 32407 نیز مانند دیگران در ساخت بلوکهای مسکونی و گسترش اردوگاه کار کند. او ساعتها بر روی پشتبامها کار میکرد و سعی داشت از برخورد با مأموران "اس اس" (گردان حفاظتی حزب نازی) و رفتار خشن و غیرقابلپیشبینی آنها اجتناب کند.
اما مدت کوتاهی پس از رسیدن به آشویتس، به حصبه مبتلا شد. دانشمندی فرانسوی به نام "پپان" که شماره شناسایی را روی بازویش خالکوبی کرده بود، از لیل مراقبت کرد. پپان او را بهعنوان دستیارش زیر بالوپر خود گرفت. علاوه بر خالکوبی، به او آموخت چگونه سرش را پایین و دهانش را بسته نگاه دارد.
In Album: احمد رضایی's Timeline Photos
Dimension:
976 x 610
سایز فایل:
103.16 Kb