Copy of 63a81a7507e7ca841ee6f87947b10450_1024

دوستی با هرکه کردم ،خصم مادر زاد شد ... آشیان هرجا گزیدم ، لانه صیاد شد... آن رفیقی ک با خون جگر پروردمش ... وقت مردن بر سر دار عامد و جلاد شد ... تکیه بر دیوار کردم ،خاک بر فرقم نشست ... الهی خاک بر فرقش نشیندآنکه بدذات شد ... نگه بر ابر کردم ابر باریدن گرفت ... بارشی سهمگین کردو بر کشتنم سیل شد ... نگه بر باد کردم ، باد وزیدن گرفت ... وزیدنی سهمگین کردو بر مردنم طوفان شد ... در دلم آهی کشیدم تا دل عارام گیرد ... آه در نهادم داغ گردیدو بر سوختنم آتش شد ... دیگه چشامو می بندم ... ها چیه لابد می خواین ب گرگم نیگا کنم ک تیکه پارم بکنه ... چقد بدجنسن بعضیا ...!!! اصن حالا ک اینطور شد ب گل نیگاه می کنم ... ! نگه بر گل کردم گل رقصیدن گرفت ... نگه بر یار کردم یار بوسیدن گرفت ... خسته گشتم از نگه کردن نشستم ... توی جیبم ناگهان گوشی زنگیدن گرفت ... الو کردم با صدایی عاشقانه گفت سلام ... لرزه بر اندامم افتاد دل تپیدن گرفت ... گفت کجایی تا بیایم کنم بوسه بر لبت ... این شنیدم ک چشم از خواب پریدن گرفت ... !!! بسه تونه دا ...نمیزارین عادم ی دقه بخوابه خواب خوشمزه ببینه دا ...!