درد یعنی بزنی دست به انکار خودت
عاشقش باشی و افسوس گرفتار خودت...
به خدا درد کمی نیست که با پای خودت
بدنت را بکشانی به سر دار خودت...
کاروان رد بشود، قصه به آخر برسد
بشوی گوشه ای از چاه خریدار خودت...
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد
بگذاری برود... آه... به اصرار خودت...
بگذاری برود در پی خوشبختی خود
و تو لذت ببری از غم و آزار خودت ...
طعنه را مزه کنی از هر کس و ناکس
بزنی بادست خودآتش به آمال خودت...
اینکه سهم تو نشد درد کمی نیست ولی
درد یعنی بزنی دست به انکار خودت... !
In Album: امیر طاها {ناظر سایت}'s Timeline Photos
Dimension:
629 x 631
سایز فایل:
73.19 Kb