مریم
on 30 دی, 1396
7 views
اینقدر رابطه را برای خودمان سخت میکنیم
که برای یک حال و احوال ساده باید منتظربمانیم!
که وقت هایی که واژه ها دست می اندازند و گلویمان را می فشارند؛
مُدام صفحه ی پیامک اش را بالا وپایین می کنیم ودست اخر میگوییم:
اگر بگویم چه میگوید؟
اگر بفهمد چه میشود ؟
یا ان قدر به شماره اش خیره می مانیم و دل دل میکنیم که تماس را برقرار کنیم و صدایش رابشنویم و حرفهایمان رابزنیم یاخیر!
بازهم دست اخر میگوییم نه بگذار خودش تماس بگیرد!
می نشینیم روبرویش به او لبخند می پاشیم و دردل حرفهارا قطار می کنیم و مقابل فقط سکوت می کنیم و هنگام بازگشت
سرزنشش میکنیم که چرا فلان مشکل را حل نکردو
حواسمان را سرکوب میکنیم که چرا فلان موضوع را مطرح نکردم و چرا اصلا او
طوری حرف نزد یا رفتار نکرد که من
فلان وفلان قضیه را مطرح کنم یا ان مشکل یا ان تکلیف را روشن کنم!!
اصلا یعنی چه این افکار؟
یعنی چه این حرکات ؟
یعنی چه این ذهنیات ؟
احساسمان،وجودمان،و زمانمان را میگذاریم؛ پس
جرات داشته باشیم ...
جراتِ "خود" بودن .
تا نیاید زمانیکه در ان افسوسی داشته باشیم!
خودمان را رها کنیم...
باورکنیم نه غرورِ بیش از حد خوب است،
نه درون گرایی بیش از حد ،
و نه در دست وپا انداختنِ خویش!!
اصلا
هرچیزی به مقدار خودش
نیاز است .
نیازِ واجب!!!
" جراتِ خود بودن؛ داشته باشیم "
و الا همه چیز بیهوده سخت می شود.
Dimension: 500 x 624
سایز فایل: 41.66 Kb
پسند کردم (3)
Loading...
4
الهه
احسنت
30 دی, 1396