محمدرضا
on 3 بهمن, 1396
3 views
بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد
تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد
چشم تو به زیبایی خود شیفته‌تر شد
همچون گل نرگس که در آیینه نظر کرد
با عشق بگو سر به سر دل نگذارد
طفلی دلکم را غم تو دست به سر کرد
گفتیم دمی با غم تو راز نهانی
عالم همه را شور و شر اشک خبر کرد
سوز جگرم سوخته دامان دلم را
آهی که کشیدیم در آیینه اثر کرد
یک لحظه شدم از دل خود غافل و ناگاه
چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد
بی‌صبر و شکیبم که همه صبر و شکیبم
همراه عزیزان سفر کرده، سفر کرد
باید به میانجی گری یک سر مویت
فکری به پریشانی احوال بشر کرد
Dimension: 268 x 372
سایز فایل: 15.18 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
2