امیر طاها {ناظر سایت}
0 views
باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحه ذهن کبوتر آبیست ، خواب گل مهتابیست...
باز کن چشمت راتا که گل باز شود
قصه زندگی از نو آغاز شود...
تا که از پنجره چشمانت،عشق آغاز شود
تا چشم دلم به نورچهره زیبای توباز شود...
دلم اینجا تنگ است،دلم اینجا سرد است
فصلها بی معنی،آسمان بی رنگ است...
سرده سرد است اینجا،باز کن پنجره را
باز کن چشمت را،گرم کن جان مرا...
ای رفیق دورانهای با هم بودن
ای همیشه همسفر و همراه ...
ای همیشه آبی،ای همیشه دریا
ای تمام خورشید،ای همیشه گرما...
سرده سرد است اینجا،باز کن پنجره را
ای همیشه همراه ، گرم کن جان مرا ...!
Dimension: 225 x 225
سایز فایل: 13.27 Kb
پسند کردم (7)
Loading...
8
رها😜
خیلیم زیشته حسودم خودتی
1
1
15 بهمن, 1396
امیر طاها {ناظر سایت}
خخخخخخخخخ
15 بهمن, 1396