شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد...
و گنجشک از لبان شهوت آلوده ی زنبق بوسه می گیرد...
من اما سرد و خاموشم...
من اما در سکوت خلوتم آهسته می گریم ...
عجب بی پرده امشب من سخن گفتم
عجب من بی هوا امشب سخن گفتم ...
خداوندا...
اگردر بی کسی هایم ، دراین ظلمت سرای بی فرجام ، کفر می گویم...
تو انگارکن در نعشه ی افیون از منه مست گناهی سر زدو ببخشایم...
خداوندا...
ببخشایم ، غلط کردم ک کفر گفتم ...
تو رحمن و رحیمی ،ببخشای...
ک شکر خوردم اگر سخن های غلط گفتم ...!
والا یوقت شوخی موخی نداره می زنه دهن مهنمو مال رو میکنه دا ...!!!
In Album: امیر طاها {ناظر سایت}'s Timeline Photos
Dimension:
370 x 290
سایز فایل:
6.59 Kb