جمال فرهنگ
on 15 اسفند, 1396
0 views
تودفتر خاطراتم عکس تو را دیدم
با حسرت اهی زدل کشیدم
گفتم روز گار هر چه دویدم به او نرسیدم
از دل دیونه من چنین پرسیدم
چرا اینقدر گرفتار ان دختر مهربون شدی
گفت اخه تنها دلدارم بود
اگر دردی داشتم پرستارم بود
تب کردم او بر بالینم شب زنده دارم بود
همه جا او همیشه طرفدارم بود
حالاان مهربان در برم نیست
دیگه او بال و پرم نیست
Dimension: 236 x 353
سایز فایل: 14.16 Kb
پسند کردم (5)
Loading...
6
جمال فرهنگ
ممنونم دوستان تشکر