امیر طاها {ناظر سایت}
7 views
از آن روزی که آدم را زفردوس برین راندند
وابلیسان به گوشش نغمه ای شوم و حزین خواندند...
ازآن هنگام که هابیل را قابیل خونین کرد
وبا خون برادر دستهای خویش رنگین کرد...
از آن روزی که یوسف را به چاهی سرنگون کردند
ویعقوب نبی را راهی دشت جنون کردند...
وشُد موسی اسیر کینۀ فرعون بی پروا
به دشت ماریه آن سان به نیزه برده شد سرها...
آدمیت شد فنا هرچند آدم زنده بود
در قمارزندگانی آدمی بازنده بود...
از زمانی که به عیسی آن زبونان تاختند
از برایش با جفا کاری صلیبی ساختند...
آتشی را از برای بت شکن افروختند
هرلب حق گوی را با رشتۀ کین دوختند...
سنگ کفروجهل بردندان احمد کوفتند
زاتش ظلم سکندر بیگناهان سوختند...
پیلهای ابرهه برشهرمکه تاختند
جنگ را با خفت و خواری به مرغان باختند...
آدمیت شد فنا هرچند آدم زنده بود
در قمارزندگانی آدمی بازنده بود...
آن زمان کز جهل ونخوت فرق مولا شد دوتا
شد سر پاک حسین در نینوا از تن جدا...
آن زمانی که نظام برده داری شد به پا
سهم آن بی چیز و دارا در طبیعت شد سِوا...
دختران زنده به گوراز جهل و نادانی شدند
مردمان دور از صفات و خوی انسانی شدند...
دشنۀ نامردمان قلب عدالت را درید
مرغ عشق و معرفت از بام انسانها پرید...
آدمیت شد فنا هرچند آدم زنده بود
در قمارزندگانی آدمی بازنده بود...
گرچه آدم بود لیکن راه شیطانی گرفت
ظاهرش انسان ولیکن خوی حیوانی گرفت...
ماند در تاریخ «جاویدان» جفاکاری او
داستان ها گفته شد ازظلم و بد کاری او ...!
Dimension: 500 x 360
سایز فایل: 16.49 Kb
پسند کردم (4)
Loading...
5
الهه
لااااایک
1
1
19 اسفند, 1396
امیر طاها {ناظر سایت}
ممنون ...!
19 اسفند, 1396