احمد رضایی
on 3 فروردین, 1397
10 views
درحقیقت رئالیسم با هر تعریف و توضیح جدید چشم‌اندازهای تازه‌ای را برای خود گشوده است؛ چشم‌اندازهایی چون رئالیسم جادویی، بورژوا، سوسیالیستی، یا حیطه‌های گسترده‌تری از آن مثل چیزی که رئالیسم انتقادی می‌خوانند. با این پیش‌زمینه مختصر در باب رئالیسم، در بخش اول، این یادداشت بر طبق سنت اروپاییان، از متون داستانی ایرانی برای مثال‌آوردن از نمونه‌های گوناگون رئالیسم در ایران، بهره برده تا شمایی کلی از آن به دست بدهد.
در ایران می‌توان اذعان کرد که اساسا رمان و داستان با رئالیسم آغاز شد. نخستین مجموعه‌داستان فارسی را محمدعلی جمالزاده در 1305 خورشیدی به چاپ رساند که شامل چند داستان کوتاه کاملا رئالیستی است. در همین سال نخستین رمان فارسی یعنی «تهران مخوف» از مرتضی مشفق کاظمی نیز به انتشار رسید که رمانی است تماما رئالیستی، انتقادی و اجتماعی در نقد جامعه ایران در عصر رضاشاهی.
رئالیسم ایرانی؛ از محمدعلی جمالزاده تا محمود دولت‌آبادی
بااین‌حال محمد کیومرثی جرتوده، جمالزاده را مقدم بر مشفق کاظمی و او را بنیانگذار رئالیسم ایرانی می‌داند و می‌نویسد «در زمینه داستان کوتاه در ادبیات داستانی فارسی، محمدعلی جمالزاده با چاپ اولین مجموعه‌داستان‌های کوتاه خود با عنوان «یکی بود یکی نبود»، عناصر رئالیسم و واقعیت‌گرایی را به خوانندگان شناساند...
«یکی بود یکی نبود» را می‌توان نقطه آغاز و سرچشمه مکتب ادبیات رئالیستی و واقعگرایانه در ایران به شمار آورد.» اما به‌زعم نگارنده در زمینه رمان که ژانر اصلی برای محک‌زدن مکتب‌های ادبی است، می‌توان این عنوان را منتسب دانست به مرتضی مشفق کاظمی و رمان او «تهران مخوف» که در همان حدود 1305 و همزمان با «یکی بود یکی نبود» به انتشار می‌رسد و از آنجا که در ارتباط مستقیم با مسائل روز جامعه نویسنده‌اش به شمار می‌آید و شخصیت‌های آن دقیقا نماینده افراد خاصی از جامعه آن روز تهران به شمار می‌روند و درنهایت انتقادی است به جامعه شهری تهران در دوران رضاشاهی، می‌شود آن را نماینده برحق‌تری برای جوانه‌های رئالیسم در ایران دانست.
محمد حجازی نیز حدود پانزده سال پس از این، از رمانتیسیسم خود فاصله می‌گیرد و با نوشتن رمان «زیبا» به نوعی رئالیسم انتقادی روی می‌آورد. اما حجازی یک داستان‌نویس تمام‌عیار نبود و پس از جمالزاده و مشفق کاظمی می‌توان از صادق هدایت به عنوان اولین داستان‌نویس مدرن رئالیست یاد کرد.
هدایت اگرچه داستان‌های سوررئالیستی مشهوری چون «بوف کور» و داستان کوتاه «سه قطره خون» دارد اما با توجه به بسامد بالای داستان‌های کوتاه و بلند رئالیستی‌اش برخی از منتقدان او را یک نویسنده رئالیست خوانده‌اند.
پس از هدایت مطرح‌ترین نویسنده ایرانی در آن دوره صادق چوبک است، اما او که زباندان است و آثار تازه‌ دنیا را خوانده است از رئالیسم نویسندگان پیش از خود فاصله می‌گیرد و با استفاده از میراث امیل زولا با زیاده‌روی در نمایش جنبه‌های پست اجتماع و واقعیت به سوی ناتورالیسم کشیده می‌شود.
در این میان و در طول این سال‌ها بزرگ علوی نیز در عرصه داستان و رمان مطرح است اما داستان‌های بزرگ علوی را نمی‌توان تماما رئالیسم دانست؛ چراکه آنطور که محمدعلی سپانلو می‌نویسد رمانتیسیسم انقلابی علوی در بسیاری از داستان‌هایش وی را از رئالیسم محض بدون داوری نویسنده دور می‌کند.
Dimension: 550 x 323
سایز فایل: 40.19 Kb
اولین نفری باشید که پسند می کنید.