امیر طاها {ناظر سایت}
on 17 فروردین, 1397
1 view
داستان واقعی از مهر ومحبت انسان و حیوان ...!!!
در همدان ، کسى مى‌خواست زیرزمین خانه‌اش را تعمیر کند .
در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود .
آنها را برداشت و در کیسه‌اى ریخت و در بیابان انداخت .
وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچه‌هایش را ندید ، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است ؛ به همین دلیل کینه او را برداشت .
مار براى انتقام ، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود ، ریخت .
از آن طرف ، مرد ، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانه‌شان بازگرداند . وقتى مار مادر ، بچه‌هاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماست‌ها بر زمین ریخت.
شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد .
این کینه مار است ، امّا همین مار ، وقتى محبّت دید ، کار بد خود را جبران کرد ، امّا بعضى انسان‌ها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند ، ذره‌اى از کینه‌شان کم نمى‌شود...!
Dimension: 269 x 187
سایز فایل: 12.25 Kb
پسند کردم (4)
Loading...
5
ĦѦღi∂ɛн
امیر عکسه چقده شبیه تو بید
1
1
17 فروردین, 1397