و هر شب درخیالت می نشینم
صبوری میکنم بی تاب، بی تاب...
تصور میکنم دستم که گلویی میفشارد
و چشم هیزی می شود بی خواب بی خواب ...
و این تشویشها را صبح ها با یک سلامی
کناری میزنم شاداب شاداب ...
عجب خواب قشنگی دیدم امشب
همه نامردمان افتاده در گرداب گرداب ...!
In Album: امیر طاها {ناظر سایت}'s Timeline Photos
Dimension:
225 x 215
سایز فایل:
15.47 Kb