رفته است ای دلا پشت سر گریان چرا
ابرتنهایی خیمه زد برچشم من باران چرا...
دیگر از ما انتظار پر زدن از بام نیست
خود گرفتاریم اینجا، میله زندان چرا ...
پشت ما از نارفیقان ، آشنا با خنجر است
سینه مان خونین ز زخم کینه یاران چرا...
طاقت این شاخه شاید با نسیمی بشکند
های و هوی وحشی بیرحم این طوفان چرا...
پشت پایش کاسه آبی بریزی کافی است
چشم عاشق پیشه دیوانه ام ، باران چرا...!
In Album: امیر طاها {ناظر سایت}'s Timeline Photos
Dimension:
232 x 217
سایز فایل:
6.72 Kb