Copy of 12

وقتی اسم رفتن میاد دوست از غیر سوا میشه ... دوست دست خودش نیست وبی اختیار دلش می گیره ...دشمن تو خیال خام خودش بر طبل ب عاریش میزنه و توهم چهاربعدی تمام وجودشو پرمیکنه ... من از این سایت نمیرم مگراینکه یا بمیرم یا اینکه بزور بیرونم کنن دا ... حالا دل دوستانم شاد باشه دا ...درسته دوستان من از نظر تعداد کم هستند ولی هرکدوم ی گلستانن دا ... خدافظی دیروزم بخاطر سفر بود ... اگه خدا بخواد دارم میرم اصفهان وبعدشم شیراز ... ی توفیق اجباری و ی سفر کاریه که تو این ماموریت خانواده هم همراهم میبرم دا ...نمی دونم چند روز طول میکشه باید تو دوتا سمیناروی جلسه شرکت کنم ...اینارو گفتم تا دوستانم بدونن دا ...با دعای خیردوستان اگه بسلامت برگشتم درخدمت خواهم بود تا ابد دا ...!