مریم
on 2 خرداد, 1397
0 views
بی تو از گردش ایام ، بدم می آید
زینهمه آه نفس گیر ، بدم می آید
سالیانیست که محبوس خیالت هستم
دگر از وزوز زنجیر ، بدم می آید
توی هر آینه ای عکس تو را می بینم
دگر از اینهمه تزویر ، بدم می آید
قاب عکست شده همصحبت و هم بالینم
دگر از رخوت تصویر ، بدم می آید
پس چرا آمدنت اینهمه شد طولانی
آخر از هجمه ی تاخیر ، بدم می آید
ز همه آینه هائی که نشانم دادند
من سی ساله به من پیر ، بدم می آید
تو که دیر آمدی و زود ز پیشم رفتی
من از این غربت دلگیر ، بدم می آید
ای که هر لحظه سخن از غم تو می گویم
دگر از کثرت تقریر ، بدم می آید
بی تو حتی ز همه ، از همه ی تنهائی
زخودم هم شده ام سیر ، بدم می آید
من که کیشت شده بودم ، زچه ماتم کردی
دگر از اینهمه تحقیر بدم می آید
می روم تا که دلت ، دلبری از سر گیرد
دگر از آیه و تفسیر ، بدم می آید
Dimension: 500 x 625
سایز فایل: 57.07 Kb
پسند کردم (3)
Loading...
4
👀❤sara❤👀
لایک
2 خرداد, 1397
ĦѦღi∂ɛн
لایک
2 خرداد, 1397