2a072210152ffa34380c4dd3488c338b-425

گر من ز می مُغانه مستم، هستم، گر کافِر و گَبْر و بت‌پرستم، هستم، هر طایفه‌ای به من گمانی دارد، من زانِ خودم، چُنان‌که هستم هستم. من بی می ناب زیستن نتوانم، بی باده، کشیدِ بارِ تن نتوانم، من بندهٔ آن دَمَم که ساقی گوید: «یک جام دگر بگیر» و من نتوانم. خیام