امیر طاها {ناظر سایت}
2 views
از باد صبا در سر زلفش چو خم افتد
صد عاشق دلسوخته در بحر غم افتد...
تا آمدم تنظیم کنم زاویه نگاهم ب نگاهش
چشمم ب عروس خوش قدوبالای ننم افتاد...
گفتم ک خدایا تو چ خوب خدایی هستی
کاری کردی ک نگاهم ب نگاه گیرای صنم افتاد...
افتادچو نگاهم برآن یاس پر احساس
فهمیدم ک مهرم ب یکجادردل مادرزنم افتاد...
گفتا مادر زن بنده ک ای نور دو چشمان
چون سرو سهی قامت رعنایت ب دل افتاد...
رفتیم پی تحقیق و دیدیم پدرش درجمع مدیران
خوشحال شده گفتم ک دگر نونم در روغن افتاد...
دلشادبودم سراز پا نمی شناختم در همه ایام
تا اینکه ی روز چشمم ب تیتر رزونامه ای افتاد...
سه هزار میلیارد اختلسو یختلسو اختلاس
این شعر ورباعی تلخی بود ک بر دهن افتاد...
خواستند بگیرند دمش و بیچاره کنندش
دمش کلفت بود و بجایش زندان پدرزنم افتاد...
مدیر نگو سلطان اختلاس دوست پدر زن من بود
از بدروزگار زدم بر سرم ک خرج اینم برگردنم افتاد...
یادم آمد مثلی ک در مورد بخت برگشته ای گفتن
مفلس تراز همیشه دلم مجدد در بحر غم افتاد ...!
Dimension: 259 x 194
سایز فایل: 5.03 Kb
اولین نفری باشید که پسند می کنید.