هرگز نیا بهار
از آسمان خاک من
آهسته دور شو
بگذار همچنان
در سوگ کوچ کلاغان
تنها
به خاطرات خشک درختان باورم
آغوش وا کنم
اینجا زمین سترون
هنگامه شکفتن
از نفس افتاده سالهاست
این دانه های پوک
آبستن حرام کدامین جوانه اند؟
این سنگهای سرد
با توده های برف زمان
خو گرفته اند
این بادهای تند
نجواکنان و هرزه
به جان رخنه کرده اند
من دردهای تنم را
بر سینه زمخت زمین خاک کرده ام
من رد پای یک پرنده تنها را
از روی برفهای تنم پاک کرده ام
هرگز نیا بهار
کز بودنت
تمام زمین ناله میکند
درد است در دلش
درد است در سرش
درد است باورش
من برف سرد و کلاغ سیاه
بر رنگ رنگ فصل تو ترجیح میدهم
دیگر
نیا
بهار
به قلم زیبای شاعر : محمد حسین کرمی
In Album: آرش نیکجو's Timeline Photos
Dimension:
720 x 498
سایز فایل:
235.83 Kb