آرش نیکجو
on 16 شهریور, 1397
41 views
موهایم کوتاه است!موج ندارد که دلت را طوفانی کند؛
کوتاه است و نمیتوانم روی شانه‌هایم بریزم و تو از بویشان مست شوی!
نمیتوانی آنهایی را که راه و بی‌راه از بافتن موی معشوقشان میگویند، درک کنی!
نمیتوانی وقتی نگاهِشان میکنی دلت بی‌تاب شود برای پیچ و تاب‌هایش!
میدانم همه را میدانم که شاید جذاب نباشد برایت اما من «کوتاهِشان کردم»؛
گذشتم از تمامِ دلبری‌هایم
گذشتم از آنچه که مادربزرگم فکر میکرد دار و ندارِ دخترهاست
گذشتم از آنچه پدرم به آن مینازید
گذشتم از موهایی که مادرم خاطره داشت از شانه کردنشان!
کوتاهِشان کردم نه به خاطرِ آنکه دستم از آنکه در دلم بود کوتاه شده بود
یا نه برای اینکه متفاوت شوم از همجنس هایم!
کوتاهِشان کردم که یاد بگیرم گذشتن را
که بلد شوم از دست دادن را ..
موهایم که چیزی نبود
میگذرم از هرکسی که برای من نیست
از هر چیزی که صدایم را لرزان یا چشمهایم را تر کند!
میگذرم از زندگی‌ام برای اینکه زندگی کند آنکه دوستش دارم ..
میدانی جانم ما دخترها راحت نمیگذریم!
گذشتن “دل و جرأت” میخواهد ..
موهایت را که کوتاه کنی پر از دل و جرأت میشوی ..
پر از “گذشت” !
«پر از گذشت از آنچه برای گذشتن است»
نویسنده : پگاه صنیعی
Dimension: 720 x 800
سایز فایل: 346.3 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
1