مریم
on 9 مهر, 1397
3 views
تو را لای کدامین دفتر عمرم بخشکانم؟
تو را کنج کدامین پاره قلبم؟ نمیدانم
من عادت کرده ام هرشب،غبار اشکهایم را
به روی هرچه باقی مانده است از تو ببارانم
خدای چکمه پوش خیره بر اعصار یخبندان
نترس از من، که من خود زاده داغ زمستانم
تنم یخ بسته از سرمای آدمهای دیواری
و دیوار است دیوار است دیوار است، تاوانم
شنیدم دست باران قصد موهای تورا کرده
برایت چتر آوردم که باران را بسوزانم
Dimension: 500 x 500
سایز فایل: 31.44 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
2