مریم
on 9 مهر, 1397
17 views
آمده بـودم بمیـرم پیـش چشمانت نشد
جـان ناقابل کنـم امشب به قربانت نشد
خواستـم تا بوسه بارانت کنم ای ماه من
تـا گل حاجت بچـینم از گلستانت نشد
راز دل را با تو گفتم در میان هـر غـزل
وای بر من یک غزل هم ثبتِ دیوانت نشد
بهتر از هرکس تو میدانی کسی مانند من
عاشق و سرگشته و مست و غزلخوانت نشد
بیکسی سهم مـن از عشق تو بوده نازنین
چـون کویر تشنه ای سیراب بارانت نشد
من گذشتم از تو و آن عشق نافرجام تو
بی وفا سهمم به جـز ظلم فراوانت نشد
نـامـروت میرود از شهر تـو سنگ صبور
لحظه ای !مهمان نوازی سهم مهمانت نشد
Dimension: 500 x 592
سایز فایل: 47.99 Kb
پسند کردم (3)
Loading...
4
فاطمیون
┣▇ لایک طلائی به این پست زیبا ▇▇▇▇▇═─
9 مهر, 1397