NASIM
on 8 آبان, 1397
26 views
کاش دورانمان کمی عقب تر بود ...
مثلا یک قرن ... !
من چادرِ گلدار سرَم میکردم ...
و تو با چند نانِ سنگکِ تازه ، سرِ کوچه می ایستادی تا من از کنارت رد شوم و تو با تمامِ جسارتت به من نانِ داغ تعارف کنی ...
من نگاهم را نجیبانه می دزدیدم ...
و تو ... عاشق تر می شدی ... به این منِ دست نیافتنی ...
مالِ آن دوران اگر بودیم ؛
برای دلبری از تو ، آبگوشت های جانانه روی اجاق ، بار می گذاشتم ...
که بویِ دلبرانه اش تا خانه ی شما برسد و تو بیشتر از همیشه عاشقم شوی ...
تا مادرت باز هم از نجابت و خانمیِ دخترِ چادر گلی بگوید و تو قند در دلت آب شود ، و از شرم و وَقارت ، سرخ و سفید شوی و سرت را پایین بیندازی ...
مالِ آن دوران اگر بودیم ؛ تو برای یک لحظه دیدنم ، با تمامِ جهان می جنگیدی ... !
چقدر حیف که مالِ آن دوران نیستیم ...
مال آن دوران اگر بودیم ؛
کوچه ها پر می شد از مردانی که دلشان می تَپید به خانه برگردند ،
و زنانی که تمامِ کوچه را برای آمدنِ مرد عاشقشان ، آب و جارو می کردند ...
Dimension: 500 x 624
سایز فایل: 83.33 Kb
پسند کردم (8)
Loading...
9
mehdi_sheydai
به به .یاد آبگوشتهای اون زمان بخیر .
8 آبان, 1397
NASIM
اره واقعاا😢😢
8 آبان, 1397
ĦѦღi∂ɛн
لایک
8 آبان, 1397
NASIM
🌹🌹🌹
8 آبان, 1397
امیر طاها {ناظر سایت}
جاتون خالی عابگوشت داریم ناهار ... سرسفره عسکشو بگیرم بزارم عاشقتر بشی دا خخخخخ ...!
1
1
8 آبان, 1397
فاطمیون
❀لایک تقدیم تو دوست عزیز ✿
9 آبان, 1397