آفتاب میشود شاعر شیدا نوروزی دکلمه مهری خوبان
چو چشم باز میکنم،تو را نگاه میکنم
تو را اسیر میشوم، هزاااااار آه میکنم
نگاه میکنم تو را که آفتاب میشوی
به آسمان قلب من، تو یک شهاب میشوی
گریز میکنی چرا؟ چرا سراب میشوی
به شوق دیدنت چه راه ها که آمدم
چه اشکها که ریختم،چه شعرها که خوانده ام
به زورقی تنیده با امید،
ز ساحل امان بریده ام،
به ناکجای عشق آمدم
ستاره ها سیاهچاله میشوند
چو چشم تو مرا به دام میکشند
ستارگان راه شیری لبت، مرا به اوج می برند، مرا به کام میکشند
ز بوسه غرق میکنم تو را،ولی رها نمیکنم
از این شراب موجها، تو را جدا نمیکنم
اگر شکسته شد زغم، پر فرشته ی دلم
اگر به خواب رفته ای، دگر صدا نمیکنم
به بوم خالی دلم،فقط یگانه نقش توست
به روی دیدگان من، جای پای کفش توست
تو شاهزاده میشوی،و من پیاده در مسیر
نوای دلنشین من،صدای اسب رخش توست
نگاه کن که عشق من شراب ناب میشود
به جام لاجورد شب چکه چکه میکند
نگاه کن ،به یمن چشمهای آبیت
تو پلک میزنی و آفتاب میشود
شاعر : شیدا نوروزی
In Album: آرش نیکجو's Timeline Photos
Dimension:
720 x 800
سایز فایل:
368.29 Kb