مریم
on 28 آبان, 1397
16 views
گفتم:
مادربزرگ نمی‌خواهی بروی دکتر
چین و چروک دور لب‌هایت را برداری
کمی جوان شوی و زیباتر؟
خندید و گفت:
خدابیامرز پدربزرگت
مرا با همین اسناد و مدارک هم
سخت می‌شناسد
این‌ها رد بوسه‌های آن دورانند
ما به پای هم پیر نشدیم
که حسرت جوانی بخوریم
گفتم:
از کجا می فهمد، این لب همان لب است
و این غنچه همان غنچه؟
گفت باغبان هم نفهمد
گل که خوب می‌داند
در کدام باغچه روییده
Dimension: 500 x 624
سایز فایل: 97.04 Kb
پسند کردم (5)
Loading...
6
ققنوس
🌸
30 آبان, 1397
من عاشق این بوی خاک و گل میشدم وقتی به حیاط خونه آب میپاشیدیم و بعد جارو میکردیم....حیف حالا همه چی سنگ فرش شده
30 آبان, 1397
علی اصغر
لایک
30 آبان, 1397