آرش نیکجو
on 7 آذر, 1397
5 views
مینویسم بوسه هایم را
که باری از شانه های لبم کم شود ؛
ولی …
نوشتن
کی کند آرام
جانم را …!
******
خیال به خیال
بافته ام ؛
رختی که بخت اگر نشود
کفن شود ،،،
******
شتیاقی که مرا
زنده نگه داشت !
تویی ،،،
******
کاش
به مهر بیاید آسمانت !
کاش
بپوشاند زمینم را
بوسه بارانت ،،،
******
من
به ترکِ عشق
بی اراده ام ؛
با مرگ
درمانم کنید ؛
******
مغرب
آنجاست مرا
که دگر یاری نیست ؛
******
ای هر واژه به سیمای تو رقصان
واژگان را
واژگون کردی
بیا ،،،
******
از هر تکراری
خسته ام ؛
جز دوست داشتن تو ،،،
******
عشق را
شرط اگر هست
وفاست ؛
من تو را
دوست اگر دارم
یک بار عاشق ،
یک بار میمیرم ؛
******
بودِ من
بی تو نبود ست و
حالِ من
بی تو محال ؛
******
گاهی بلد باش
بودن را
کنارِ آن نفسی
که بی تو میگیرد ،،،
******
خاک هم
به آغوشم
رضا نداد ؛
عشق کجااا ،،،!
******
از مهرِ تو
اگر
بی نصیب مانده دل ؛
از خط ِ اخمِ تو
مشقِ عشق میکند
هنوز ،،،
******
رها منم !
که جدا از شاخه اَم
به سازِ مرگ
میرقصم ،،،
******
گستاخ میشود
لبم ؛
وقتی
نگاهِ تو مست میشود ،،،
******
واژه ندارم
برای دلتنگی !
سیاه چون شبم ،،،
شاعر : لیلا مقربی
Dimension: 700 x 425
سایز فایل: 118.19 Kb
پسند کردم (5)
Loading...
6
ĦѦღi∂ɛн
لایک
1
1
7 آذر, 1397
maral
عالی
1
1
7 آذر, 1397
آرش نیکجو
متشکرم مارال بانو
7 آذر, 1397