آرش نیکجو
on 9 آذر, 1397
2 views
چه پر اوازه شده شهر به نام من و تو
همه جا ورد زبان است کلام من و تو
شده حاشا سرّ و سرّي كه درون دل ماست
عشقِ بي عاقبت و عيش مدام من و تو
نگرانم نكند مردمك مردم شهر
بزند زخم بر احساس تمام من و تو
من كه شيرين سخنم يا تو كه فرهاد دلي
پس چرا تلخ شده يكسره كام من و تو
دلشان سنگي و بر صورتشان رنگِ نقاب
با چه ترفند ،گرفتند زمام من و تو
تب قانون زدگی روی تن ماست مدام
چقَدَر تلخ نوشتند درام من و تو
فکر کردیم ،رسیدیم به سر منزل نور
پس چه شد حاصل اندیشه ی خام من و تو
گره ای کور به اندیشه دنیا زده اند
که شود باز به دستان قیام من و تو
شور شعر و غزلم مثنوی خاطره هاست
جوهر شعر نوشته است پيام من و تو
به درک هرچه که گفتند حرام است و حلال
به درک هر که ندانست مرام من و تو
رسد آن روز كه از حاصل شيدايي ما
بنويسند همه حسن ختام من و تو
دل شيدا به شكيبايي ايوب نبود
ورنه دنيا و زمان بود به كام من و تو
شاعر : شيدا مهدی زاده
Dimension: 720 x 800
سایز فایل: 351.43 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
1