آرش نیکجو
on 12 آذر, 1397
3 views
من…
رودی بودم ؛ در حوالیه
روستایی همیشه سبز… و اما تو ؛
تنها دخترکی ؛ با دامن ِ
گل گلیه چین
داری…
تا امدم در اغوش بگیرمت ؛
مثل گنجِشکَکی
که از روی سیم خار دار…شاخه به
شاخه میپری ؛
از پیچک درختی تنومند ؛ تا به
دست هایم میرسی..
مثل ِ ماهی که قلاب را می بیند ؛
چشم بسته میدوی
تا انتهای باغی ؛ با طبع ِ پاییز!
حافظ میخوانی…
انار میخوری..
راه میروی..
قدم میزنی… و در تمام ِ نهایت ها
من ؛
همانند ِ بیدی در انتهای کویر..
یا گل ِ سرخی در مزرعه خار..
به هر نحوه ای در وجودت سبز
میشوم…
و تو ؛ مجبوری ،
مثل همیشه ؛
” دوستم داشته باشی ”
مهدیه اسماعیلی
Dimension: 720 x 800
سایز فایل: 308.64 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
1