دستها را بلند کرد سوی اسمان گفت خدایا چرا من چرا چرا چرا
یادش امد که مادر پیر را توهین کرد ودلش مادرش را شکست
نگاهی به اسمان انداخت اهی کشید ونشست
گفت خدایا به مادرم بدها کردم دلها تو زندگی شکستم
ولی از ا ه ما در غافل بودم میدونم اه مادر روزم را سیاه کرد
خدایا به خودت قسم میروم پای مادرم را بوسه میزنم
وتا زنده ام خدمتگزار او می شوم
In Album: جمال فرهنگ's Timeline Photos
Dimension:
398 x 234
سایز فایل:
9.58 Kb