صبح زد از خندهرویی،غوطه در خون شفق تا چه گلها بشکفد از چهره خندان ترا #صائب_تبریزیز شراب بوسه های تو هنوز مستِ مستمتو ببین چقدر مستم، که سبوی مِی شکستمچو لبان بوسه خواهت اثر ِ شراب دارددل اگر به مِی ببندم به خدا که پَستِ پَستمپس از این کسی نبیند به کفم پیالۀ مِیدگرم به مِی چه حاجت چو گرفته ای تو دستمبخدا که جان مایی مرو از تنم تو ای جانکه ز بودِ توست بودم که ز هستِ توست هستمبنگر ز فرط مستی ره خانه را ندانمتو بیا بگیر دستم که دگر ز پا نشستمبه کف صبا میفشان سر زلف شام رنگتکه به تار تار ِ مویت همه عمر خویش بستممکنم تو منع زاهد پس از این ز مِی پرستینگهش مِی و لبش مِی چه کنم که مِی پرستم#هما_میرافشار#حمید_نصیری صبحتون پر از شادی و عشق در منظر حضرت حق...
In Album: آےSムԋ£ℓسـودا's Timeline Photos
کلمات کلیدی:
صائب_تبریزی, هما_میرافشار, حمید_نصیری
Dimension:
1024 x 1280
سایز فایل:
137.18 Kb