یک غزل مهمان من باش و پس از آن روزت بخیر
نرم نرمک دستی افشان پای کوبان گوی روزت بخیر ...
وسعت غمهای ما را نیست مرزی آشکار
زین سبب لختی قلم بر ما بگریان روزت بخیر...
از نگاهت شور و مستی میتراود چون شراب
شور مستی را از این مستان مگیر و گوی روزت بخیر ...
لحظهای دیگر بمان ای بانوی شعر و غزلهایم
میزبان اکنون تویی ما نیز مهمان همین روزت بخیر
برف میبارد هوا سرد است بیرون میروی
یک غزل مهمان من باش و پس از آن شبت بخیر ...!!
In Album: امیر طاها {ناظر سایت}'s Timeline Photos
Dimension:
970 x 823
سایز فایل:
78.51 Kb